سال نو پیشاپیش مبارک سورنای مامان.......
این اخرین پستیه که قبل از شروع سال جدید برات می نویسم.چون دیگه بعد از این به اینترنت دسترسی ندارم. اونقدر بزرگ شدی که با خالت تنهایی رفتی جشن تولد یکی از دوستای خاله و حسابی رقصیدی.اومده بودی خونه هر چی بهت می گفتم چیکار کردی فقط می گفتی.رقصیدم.......ما هم با بابایی رفتیم یه گشتی تو شهر زدیم و تو یه مغازه کلی لباس تابستونی خوشگل دیدیم و حسابی برات خرید کردیم. دیروز با هم رفتیم شرکت قبلی مامان پیش همکارای مامان تا سال نو رو بهشون تبریک بگیم.کلی برای بچه ها گفتم که حسابی حرف می زنی و همه می خواستند حرف زدنت رو ببینند.حتی اسم تک تک بچه ها رو تو خونه که می گفتم تکرار می کردی.حتی اسمایی مثل حماسه یا شرمینه.اما اونجا که رفتیم انگار شو...
نویسنده :
مامان سورنا
7:58